سرود ملوانان هنگام کار کمی ناگهان زمانی که ما به او گفت که بهترین دوست او ، فرشته، به حال پیروز شدن بر او بود. با کمال تعجب، سرود ملوانان هنگام کار به ما گفت که او فکر می کند فرشته داغ است، اما او همواره بیش از حد خجالتی به انجام هر کاری در مورد آن بوده ا
او را برای رفتن به شام با ما! گفت دوون. پس از آن ما قصد داریم به ضربه آبگرم! من عاشق ماساژ بدن، گفت: JayLynn. تو خیلی خجالتی هستید! گفت دوون. ما مجبوریم به پیراهن خود را خاموش! JayLynn: چه کار می کنی؟
من شرط می بندم شما فقط می خواهم به هیچ چیز برای رفتن آن سفر اروپا، گفت: جو. بله، تقریبا هر چیزی! گفت کتی. ورونیکا chimed در: خب، ما یک زن و شوهر بسیار روشنفکر هستید ... من شرط می بندم ما می توانیم با یک راه برای سفر خود را به رخ می آیند تا !
او را برای رفتن به شام با ما! گفت دوون. پس از آن ما قصد داریم به ضربه آبگرم! من عاشق ماساژ بدن، گفت: JayLynn. تو خیلی خجالتی هستید! گفت دوون. ما مجبوریم به پیراهن خود را خاموش! JayLynn: چه کار می کنی؟